دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را; به ملازمان سلطان که رساند این دعا را; صوفی بیا که آینه صافیست جام را; ساقیا برخیز و درده جام را; رونق عهد شباب است دگر بستان را; دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما May 30, 2017 · نام آلبوم : حافظ , معشوق همینجاست هنرمند: داریوش تعداد آهنگ : 13 سال انتشار : 2012 (1391) کیفیت : 128kbps () سبک : Persian , Pop کمپانی منتشر کننده : DBM Records دسته بندی : آلبوم ایرانی
در عشق باده نوشیم مانند باده جوشیم
رواست نرگس مست ار فکند سر در پیش ز بس از غیرت من کشتگان را خون به جوش آمد چراغان شد ز خون تازه، خاک هر شهید از من ز انصاف فلک، دلسرد غواصی شدم صائب دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را; به ملازمان سلطان که رساند این دعا را; صوفی بیا که آینه صافیست جام را; ساقیا برخیز و درده جام را; رونق عهد شباب است دگر بستان را; دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما مردی ز کننده در خیبر پرس اسرار کرم ز خواجه قنبر پرس گر طالب فیض حق به صدقی حافظ سرچشمه آن ز ساقی کوثر پرس اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح سواد زلف سیاه تو جاعل الظلمات بیاض روی چو ماه تو فالق الاصباح ز چین زلف کمندت کسی نیافت خلاص از آن کمانچه
غزل شماره ۲۱۱: دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
The parallel corpus, in verse level, has been constructed by Saeed Majidi, Tufts University and Maryam Foradi, Leipzig University, Germany
رباعی شماره ۱۱۱۱: آن خوش سخنان که ما بگفتیم به هم دیوان حافظ (غزل صدویک تا صدوپنجاه) شراب و عیش نهان چیست کار بیبنیاد
بر آمد خندۀ خوش بر غرور کامگاران زد کدام آهن دلش آموختست آئین عیّاری کز اوّل چون برون آمد ره شب زنده داران زد خیال شهسواری پخت و شد حالی دلش مسکین خداوندا نگهدارش که بر قلب سواران زد خیال روی تو در هر طریق همره ماست
الا ای همنشینِ دل، که یارانت برفت از یاد مرا روزی مباد آن دَم، که بی یادِ تو بنشینم
تصنیف دوش دوش در مایه افشاری
دوش می آمد و رخساره برافروخته